دوستان پیوند ها چت باکس دیگر موارد آمار وب سایت آمار مطالب کل مطالب : 21کل نظرات : 0 آمار کاربران افراد آنلاین : 1تعداد اعضا : 0 کاربران آنلاین آمار بازدید بازدید امروز : 1باردید دیروز : 1 بازدید هفته : 15 بازدید ماه : 65 بازدید سال : 198 بازدید کلی : 20081 |
نوشته شده به دست مانی
از سامورایی های سخت و اندام های بریده - صدمین فیلم Takashi Miike: The Immortal!
از نظر دنیای خارج ، چیزی مانند صدمین فیلم پشت دوربین یک هدف دیوانه وار ، یک نقطه ورود غیر قابل تصور برای جشن گرفتن و جشن گرفتن شاید با یک شاهکار ، یک آواز قو یا یک سنگ جدید است. نقطه عطف ، اما برای کسی مانند Takashi Miike - احتمالاً هر کسی که واقعاً برای کارگردانی 100 فیلم در کمتر از 30 سال زندگی حرفه ای آمده است - این یک بعدازظهر پنجشنبه است. و در واقع The Immortal یک فیلم معمولی از آخرین دوره Miike است ، بدون نقص خاص یا شایستگی های خاص. اقتباس از یک مانگا ، برای تغییر ، با دستی ثابت و بدون لکه گیری کارگردانی می شود ، از نظر زیبایی شناختی راضی کننده است اما به دور از یک فیلم معتبر است ، بسیار کمتر یک اثر هنری است.
سامورایی ها ، ژاپنی های فئودالی ، اربابان فاسد برای شکست دادن و اجدادشان برای افتخار وجود دارند ، اما بیا ، ما هیچ کجا در کنار 13 قاتل یا حرا-کیری نیستیم ، و هر کسی ادعا کند خلاف است یا می نوشد یا یکی از آنها اینکه کاتانا کافی است تا باور کند که او همیشه در حال دیدن همان فیلم است. (احتمالاً همان کسانی هستند که به طور رایگان در مورد لکه بینی و پاشیدن مقداری فونتانل خون و اندام قطع شده صحبت می کنند ، وقتی موضوع مورد نظر کارگردانی است که ایچی را قاتل کرده است ، اما اجازه ندهید از این کار سر باز بزنیم.) با جنگجویانش با موهای پوچ ، نگاه کنید از j-rocker و اسلحه های Final Fantasy ، این جاودانه بیشتر به خانواده کلاغ صفر و همه واقعیت های رنگارنگ و پاپ افزوده که ژاپن یک پارک موضوعی است اما تزارها به جای میکی و دونالد هستند. این فیلم با یک فلاش بک سیاه و سفید آغاز می شود که من مطمئن هستم کسی شجاعت خواهد داشت که "شاعرانه" را تعریف کند زیرا این فیلم سیاه و سفید است و ما را با وضعیت منحصر به فرد مانجی ، سامورایی رسوا که علیه استادش قیام کرد ، آشنا می کند چون او فاسد بود ، پس او را كشت ، سپس دژخیمان خود ، از جمله شوهر خواهرش را كشت ، سپس خواهرش از غم و اندوه دیوانه شد ، هر دو با سر بهای فرار كردند ، سرانجام در چنگال ارتش شکارچیان فضل قرار گرفت ، شکارچیان فضل خواهر وی را کشتند و منجی شکارچیان فضل را ذبح کرد ، اما درست زمانی که می خواست از جراحاتش بمیرد ، جادوگری وارد شد و او را آلوده کرد با انگلهای جادویی ، او را به جاودانگی محکوم می کند و برای همیشه کفاره گناهان خود می کند. یک پنجشنبه بعدازظهر توسط تاکاشی میکه ، به طور دقیق.
من 50 سال بعد ، با اختراع رنگ ، قطع کردم: گروهی از شمشیربازان ساخته شده از گه ، از شهری به شهر دیگر می روند و استادان هر مکتب رقیب را برای ادعای برتری خود می کشند. این اتفاق می افتد که یکی از استادانی که می کشد ، پدر رین است ، دختری با بازیگر همان بازیگر خواهر منجی در فلش بک. رین قسم می خورد که انتقام بگیرد ، اما او فقط یک دختر کوچک است ، یک دختر کوچک می تواند در برابر یک باند شمشیرباز ساخته شده از گه چه کند؟ البته یک قاتل جاودانه استخدام کنید. این قاتل منجی است که در ابتدا نمی خواهد بفهمد اما بعد می دانم که او نیز متوجه شده است که بازیگر زن رین همان خواهرش است ، او کمی متأثر شده و موافقت می کند که انتقام او و از اینجا به بعد (تقریباً 15 دقیقه) فقط مانجی است که به طور مداوم هر کسی را با شمشیر می کشد و به او اشتباه نگاه می کند.
بیش از یک ساختار کلاسیک در سه اقدام ، فیلم به عنوان یک بازی مبارزه ای پیمایشی (کامل با یک قهرمان با زندگی های بی نهایت) در سطوح پی در پی ("باتلاق" ، "جنگل" ، "دهکده") توسعه می یابد که شاهد تناوب مینیون ها ، شمشادهای متوسط و رئیسان نهایی است. قهرمان داستان کمی ولورین و کمی گاتسو است ، اما فاقد کاریزمای هردو است ، در حالی که داستان از هر غربی است بدون تلاش زیاد - با
از سامورایی های سخت و اندام های بریده - صدمین فیلم Takashi Miike: The Immortal!
از نظر دنیای خارج ، چیزی مانند صدمین فیلم پشت دوربین یک هدف دیوانه وار ، یک نقطه ورود غیر قابل تصور برای جشن گرفتن و جشن گرفتن شاید با یک شاهکار ، یک آواز قو یا یک سنگ جدید است. نقطه عطف ، اما برای کسی مانند Takashi Miike - احتمالاً هر کسی که واقعاً برای کارگردانی 100 فیلم در کمتر از 30 سال زندگی حرفه ای آمده است - این یک بعدازظهر پنجشنبه است. و در واقع The Immortal یک فیلم معمولی از آخرین دوره Miike است ، بدون نقص خاص یا شایستگی های خاص. اقتباس از یک مانگا ، برای تغییر ، با دستی ثابت و بدون لکه گیری کارگردانی می شود ، از نظر زیبایی شناختی راضی کننده است اما به دور از یک فیلم معتبر است ، بسیار کمتر یک اثر هنری است.
سامورایی ها ، ژاپنی های فئودالی ، اربابان فاسد برای شکست دادن و اجدادشان برای افتخار وجود دارند ، اما بیا ، ما هیچ کجا در کنار 13 قاتل یا حرا-کیری نیستیم ، و هر کسی ادعا کند خلاف است یا می نوشد یا یکی از آنها اینکه کاتانا کافی است تا باور کند که او همیشه در حال دیدن همان فیلم است. (احتمالاً همان کسانی هستند که به طور رایگان در مورد لکه بینی و پاشیدن مقداری فونتانل خون و اندام قطع شده صحبت می کنند ، وقتی موضوع مورد نظر کارگردانی است که ایچی را قاتل کرده است ، اما اجازه ندهید از این کار سر باز بزنیم.) با جنگجویانش با موهای پوچ ، نگاه کنید از j-rocker و اسلحه های Final Fantasy ، این جاودانه بیشتر به خانواده کلاغ صفر و همه واقعیت های رنگارنگ و پاپ افزوده که ژاپن یک پارک موضوعی است اما تزارها به جای میکی و دونالد هستند. این فیلم با یک فلاش بک سیاه و سفید آغاز می شود که من مطمئن هستم کسی شجاعت خواهد داشت که "شاعرانه" را تعریف کند زیرا این فیلم سیاه و سفید است و ما را با وضعیت منحصر به فرد مانجی ، سامورایی رسوا که علیه استادش قیام کرد ، آشنا می کند چون او فاسد بود ، پس او را كشت ، سپس دژخیمان خود ، از جمله شوهر خواهرش را كشت ، سپس خواهرش از غم و اندوه دیوانه شد ، هر دو با سر بهای فرار كردند ، سرانجام در چنگال ارتش شکارچیان فضل قرار گرفت ، شکارچیان فضل خواهر وی را کشتند و منجی شکارچیان فضل را ذبح کرد ، اما درست زمانی که می خواست از جراحاتش بمیرد ، جادوگری وارد شد و او را آلوده کرد با انگلهای جادویی ، او را به جاودانگی محکوم می کند و برای همیشه کفاره گناهان خود می کند. یک پنجشنبه بعدازظهر توسط تاکاشی میکه ، به طور دقیق.
من 50 سال بعد ، با اختراع رنگ ، قطع کردم: گروهی از شمشیربازان ساخته شده از گه ، از شهری به شهر دیگر می روند و استادان هر مکتب رقیب را برای ادعای برتری خود می کشند. این اتفاق می افتد که یکی از استادانی که می کشد ، پدر رین است ، دختری با بازیگر همان بازیگر خواهر منجی در فلش بک. رین قسم می خورد که انتقام بگیرد ، اما او فقط یک دختر کوچک است ، یک دختر کوچک می تواند در برابر یک باند شمشیرباز ساخته شده از گه چه کند؟ البته یک قاتل جاودانه استخدام کنید. این قاتل منجی است که در ابتدا نمی خواهد بفهمد اما بعد می دانم که او نیز متوجه شده است که بازیگر زن رین همان خواهرش است ، او کمی متأثر شده و موافقت می کند که انتقام او و از اینجا به بعد (تقریباً 15 دقیقه) فقط مانجی است که به طور مداوم هر کسی را با شمشیر می کشد و به او اشتباه نگاه می کند.
بیش از یک ساختار کلاسیک در سه اقدام ، فیلم به عنوان یک بازی مبارزه ای پیمایشی (کامل با یک قهرمان با زندگی های بی نهایت) در سطوح پی در پی ("باتلاق" ، "جنگل" ، "دهکده") توسعه می یابد که شاهد تناوب مینیون ها ، شمشادهای متوسط و رئیسان نهایی است. قهرمان داستان کمی ولورین و کمی گاتسو است ، اما فاقد کاریزمای هردو است ، در حالی که داستان از هر غربی است بدون تلاش زیاد - با تعداد بازدید از این مطلب: 335
می توانید دیدگاه خود را بنویسید
|
درباره وبگاه منو کاربری خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
آرشیو مطالب مطالب پر بازدید مطالب تصادفی |